حال دلم خوبه با تو

ساخت وبلاگ

جانا خانم خوشگلم الان دقیقا ۲ ماهه که با گریه ها و خنده‌اش خونه دلمونو روشن کرده 

الان دوماه از اومدنش میگذره چقدر این روزا زود میگذرن 

یه حس دوگانه ای تو دلمه از طرفی دلم برای این روزا وادا و ادواراش تنگ میشه از طرفی هم دوس دارم هر روز شکفتن و بزرگ شدن و روزای طلایی شو ببینم 

کوچولوی قشنگومون این روزا میخنده و با خندهاش دل منو و بابایش ضعف میره واسش بماند که شبا تا ساعت ۴-۵ صبح نمی‌خوابه آخه طفلکیم گوشش درد میکنه نمیتونه شیر خوب بخوره و گرسنه میمونه مجبوری بهش شیر خشک میدم دخترم شیر خشک دوس نداره ولی از فرط گرسنگی میخوره بعضی وقتا هم به خاطر کولیک و نفخ نمیتونه بخوابه و مدام نق میزنه طفلکیم خیلی سختی میکشه دلم براش میسوزه 

دختر کوچولوم این روزا با صورتش شکلک های عجیب غریب درمیاره بعضی وقتا هم یه صداهای از خودش درمیاره انگار میخواد حرف بزنه دستو پای کوچولوشه اینقدر تکون میده تا پتو رو از روش باز کنه دستشویی کردنشم خنده داره خلاصه که با خندهاش میخندم و قند تو دلم آب میشه وبا گریه هاش اشکم سرازیر میشه

وقتایی که خوابه نگاش میکنم انگار یه فرشته کوچولو تو بغلم دارم و از نگا کردن بهش سیر نمیشم یه عالمه آرزو های خوب براش دارم

دخترم خیلی شیرین و ناز مگه میشه یه آدم تو دنیا این طوری بره تو روح و قلب و جونت مگه میشه یکیو اینجوری دوس داشت 


ماجراهای من و همسلی جونیم...
ما را در سایت ماجراهای من و همسلی جونیم دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 0hamsali-man4 بازدید : 66 تاريخ : دوشنبه 5 ارديبهشت 1401 ساعت: 19:03